پاسارگاد 91

پاسارگاد 91

بصیرت افزایی سیاسی ، نظامی ، اجتماعی ، فرهنگی ، ورزشی ، علمی و درج اخبار مهم روزانه
پاسارگاد 91

پاسارگاد 91

بصیرت افزایی سیاسی ، نظامی ، اجتماعی ، فرهنگی ، ورزشی ، علمی و درج اخبار مهم روزانه

ماه عسل باز هم شگفتی آفرید +عکس

 

ماه عسل باز هم شگفتی آفرید +عکس

شهیدی که تصویرش در برنامه ماه عسل پخش شده بود، شناسایی شد.
 به گزارش باشگاه خبرنگاران،  شهید ایرج خرم‌جاه که سالها به جای یکی دیگر از همرزمان مفقودالاثرش آرام بخش خانواده ای بود پس از معرفی در برنامه ماه عسل شناسایی شد .


شهید خرم جاه در دیماه 1365 در عملیات «کربلای 5» در شلمچه بر اثر اصابت تیر مستقیم به شهادت رسید اما پیکرش حدود شش ماه به علت شناسایی نشدن ، میهمان معراج الشهدا بود تا برای مأموریتی راهی همدان شود . 

پیکر این شهید به خاطر تشابه فراوان با محمد جواد زمردیان به خانواده زمردیان در همدان تحویل داده شد و به نام همرزم مفقود خود 4 سال در گلزار شهدای همدان آرمید . 

پس از پذیرش قطعنامه از سوی عراق و آزادی محمد جواد زمردیان از اسارت ، خانواده زمردیان مزار این شهید را همچنان زیارتگاه خود قرار دادند و برای علو درجات این شهید بزرگوار و یافتن خانواده او دعا کردند تا اینکه در رمضان امسال در برنامه ماه عسل ، آزاده بزرگوار زمردیان به عنوان میهمان حضور یافت و تصویر شهید خرم جاه را در شبکه سه نشان داد . 

با همراهی دیگر رسانه ها و پیگیری عوامل ماه عسل خانواده شهید خرم جاه او را شناسایی کردند و انتظار 27 ساله آنان پایان یافت .

 ایرج خرم‌جاه ششم بهمن‌ماه سال 1351 در روستای «سیبستان» از توابع هشتگرد در استان البرز متولد  شد، او نخستین فرزند خانواده خرم‌جاه بود .احسان‌الله خرم‌جاه پدر شهید ، فردی زحمتکش بود اما ایرج در سن پنج سالگی از نعمت پدر محروم شد . 
ایرج پس از گذراندن دوران کودکی در روستای «پلک‌ردان» (از محله‌های شهر گلسار) به هیئت‌ مذهبی «پراچانی‌های» طالقان که سید بودند ملحق شد، تابستان‌ها را با کار در مشاغل مختلف همچون مکانیکی و شیشه‌بری، کمک خرج زندگی و خانواده بود . مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری طی کرد و تا سال دوم متوسطه ادامه تحصیل داد، در محافل انس با قرآن کریم هم شرکت می‌کرد به نحوی که در منطقه ساوجبلاغ در زمینه قرائت قرآن موفق به کسب مقام شد.



علاقه زیادی به بسیج داشت تا جایی که گاهی اوقات تا صبح در پایگاه بسیج فعالیت می‌کرد و به محض هجوم رژیم بعثی صدام به خاک ایران اسلامی، در حالی که فقط 14 سال داشت به فرمان امام خمینی (ره) به جبهه اعزام شد.

گفتنی است، عوامل برنامه ماه عسل امسال در یک شگفتی دیگر باعث بازگرداندن کودک ربوده شده به آغوش خانواده خود شدند . 

محمد طاها دو ماه قبل از کالسکه خود در خیابان مجیدیه تهران ربوده شده بود . پس از پیگیری های برنامه ماه عسل و تاثیر این برنامه بر خانواده ای که کودک ربوده شده را بطور غیر قانونی خریده بودند کودک به آغوش خانواده خود بازگشت . خریداران کودک ربوده شده وی را در مسجدی در منطقه نارمک رها کرده بودند و در نامه ای از خانواده محمد طاها حلالیت طلبیده بودند

فرهاد مجیدی در حال نماز خواندن همراه با تصاویر بازیکنان معروف فوتبال در حال نماز + عکس

فرهاد مجیدی در حال نماز خواندن همراه با تصاویر بازیکنان معروف فوتبال در حال نماز + عکس

فرهاد مجیدی در حال نماز خواندن

تصاویر ی فوق العاده از بزرگترین کشتی جهان/

 میهن استار: ام‌اس الور آو دسیز یا شیقته دریاها یک کشتی گردشی تحت مالکیت رویال کارائیب اینترنشنال است. این کشتی خواهر کشتی ام‌اس اوئیسیس آو دسیز است که به همراه یکدیگر توسط شرکت رویال کارائیب اینترنشنال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این کشتی تفریحی، بزرگترین کشتی ساخته شده توسط بشر تاکنون است. فرایند ساخت این کشتی از فوریه ۲۰۰۶ در تورکو فنلاند آغاز شد و در ۲ دسامبر ۲۰۰۸ به آب انداخته شد. این کشتی با ۳۶۰ متر طول ۹۰ متر بلند تر از کشتی معروف تایتانیک میباشد. این کشتی غولپیکر میتواند ۶۳۱۸ نفر مسافر را در خود جای دهد. این درحالی است که بیش از ۲۳۰۰ خدمه و پرسنل دارد. در این آلبوم نحوه خدمت رسانی به این تعداد مسافر را در بخش های مختلف مانند آشپزخانه ، لاندری ، سیستم کنترل و … ملاحظه خواهید کرد.

عکس های خیره کننده از بزرگترین کشتی تفریحی جهانعکس های خیره کننده از بزرگترین کشتی تفریحی جهان  ادامه مطلب ...

قرار داد خلبان ج.ا.ا با خدا

هم رزم خلبان شهید میر حسن سجادی نیاکی می گوید: در منطقه عملیاتی همه آماده ی خواندن دعای کمیل بودیم. بچه ها اکثرا حضور داشتند. ولی معلوم نبود که میر حسن کجا است. یک دفعه دیدم حوله به سر وارد نمازخانه شد. گفتم: کجا بودی؟ گفت: رفته بودم غسل شهادت کنم.

خندیدم و گفتم: آخه این وقت شب که غسل شهادت نمی کنند! بعد از دعای کمیل می خوابی، غسلت باطل می شود. گفت: از کجا می دونی که بعد از دعا می خوابم؟!

می گفت امشب با خدا کار دارد و می خواهد با او قراردادی ببندد تا او را پیش خودش ببرد.

گفتم: تو که فردا پرواز نداری. تیم های عملیات مشخص شده اند. تو امروز پرواز داشتی، فردا باید استراحت کنی.

گفت: من قرار دادم را با خدا می بندم، بقیه اش را خودش درست می کند. و بعد از آن جا بیرون رفت. بچه ها یکی یکی وارد نمازخانه می شدند. هنوز چند دقیقه ای به شروع دعا مانده بود. بی اختیار به دنبالش رفتم و دیدم قدم می زند. نزدیک تر رفتم و با او شروع به صحبت کردم. طوری حرف می زد که من را به گریه انداخت. دیگر نتوانستم حرفی بزنم. با شروع دعای کمیل همه به نمازخانه رفتیم و در آن مراسم روحانی با هم بودیم. آن شب میر حسن تا صبح نخوابید. وقتی سرپرست تیم به او اخطار داد که بخوابد و استراحت کند، گفت: من فردا پرواز ندارم. سرپرست تیم حرفی نزد و او با خیال راحت تا صبح با خدای خود راز و نیاز کرد.

صبح روز بعد (پنجم مرداد ماه سال 1360در جبهه جنوب (کرخه نور) ) خلبانان پس از خواندن نماز، عملیات را شروع کردند. در دومین دور پرواز احتیاج به هلی کوپتر بیشتری بود و شهید سجادی نیاکی به عنوان داوطلب آماده پرواز شد. در حال پرواز بود که مورد هدف دشمن قرار گرفت و شهید شد. خدا پای قرار داد بینشان را امضا کرده بود.

 

 خلبان سجادی نیاکی در تهران متولد شد؛ اما شجره او از شهرستان نیاک است. تحصیلات ابتدائی و دبیرستان را در تهران به پایان رساند و در سال 1352 جهت خلبانی بالگرد در هوانیروز استخدام شد. پس از گذراندن دوره‌های نظامی، زبان انگلیسی و پرواز، با درجه ستوان‌سومی و تخصص پرواز با بالگرد ترابری 214 در پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان به انجام وظیفه مشغول شد.

طول عمر نظامی کوتاهی داشت اما از حماسه‌سازان هوانیروز در روزهای انقلاب و 8 سال دفاع مقدس شد. پرونده خدمتی او سرشار از پروازها و ماموریت‌های متهورانه در آسمان جبهه‌های جنگ جنوب  و غرب است.

پیاده روی دو هزار کیلومتری حرم تا حرم

پیاده روی دو هزار کیلومتری حرم تا حرم :

به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس و پاسداشت 48هزار شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران، یک گروه از کارکنان نیروی زمینی تحت عنوان "کاروان ولایت" از شهر شیراز و از حرم احمد بن موسی (ع) با پای پیاده به سوی مشهد الرضا و بارگاه ملکوتی حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) رهسپار می شوند.

این کاروان زیارتی روز بیست و هفتم مرداد ماه حرکت خود را آغاز و طبق برنامه ریزی های انجام شده، روز سی و یکم شهریور ماه در رژه نیروهای مسلح در کنار مرقد امام(ره) حضور یافته و پس از تجدید پیمان با آرمان های والای انقلاب اسلامی ایران به مسیر خود به سوی مشهد ادامه داده و در نهایت در روز عید غدیر به مرقد مطهر امام رضا (ع) مشرف خواهند شد.کاروان مذکور، مسیر دو هزار کیلومتری را در طی 70 روز خواهد پیمود.

این پیاده روی به شیوه آلپی ( بدون پشتیبانی ) بوده و تمام نیازمندی های گروه در طول مسیر توسط خود اعضا تأمین می شود.

امیر سرتیپ دوم اکبر عباسی، سرپرست کاروان ولایت، هدف از این پیمایش دو هزار کیلومتری را گرامیداشت یاد و خاطره دفاع مقدس، شهدای گرانقدر، ولایتمداری، معنویت و آمادگی جسمی و روحی کارکنان نیروی زمینی ارتش قلمداد کرد.

گروه مذکور در طول مسیر حامل پرچم نیروی زمینی ارتش هستند که پس از متبرک شدن آن به حرم احمد بن موسی (ع)، حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) شده و در روز پایانی این پرچم به موزه آستان قدس رضوی اهدا خواهد شد.

فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبهه‌اى نداشته باشید + صوت

بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب درباره فلسطین؛

فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبهه‌اى نداشته باشید + صوت

فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبهه‌اى نداشته باشید. فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطینى تشکیل خواهد شد؛ در اینها هیچ تردیدى نیست؛ اما بدنامى آمریکا و بدنامى غرب برطرف نخواهد شد. اینها همچنان بدنام خواهند بود. شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه‌ى جدید شکل خواهد گرفت. این خاورمیانه، خاورمیانه‌ى اسلام خواهد بود...














شعر شب قدر و شهادت امیر مومنان علی (علیه السلام)+ تصاویر

شهادت جانگداز مولود کعبه شهید محراب را به پیشگاه ولی عصر حضرت مهدی موعود (عج)  و عموم مسلمین جهان به ویژه محبان دوست داران اهلبیت (ع) تسلیت عرض میکنم. امید که از این شب و روزهای با برکت فیض کامل ببریم انشاءالله ..........اللهم عجل الولیک الفرج

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

کن عنایت بار اِلها سائل این خانه رااین منم در میزنم بگشا در کاشانه را

خدای من....

آمدم پیش تو با فرط گناهم ربّنا
لیلة القدر است و من نامه سیاهم ربّنا
خدای من....

آمدم تا بگذری از جرم بی پایان من
حیّ من    معبود من     یکتای من     یزدان من
خدای من....

نامه ی اعمال من با تباهی ها قرین
کن گذر از بنده ات حقّ امیرالمومنین
خدای من...

کن گذر از ما به حقّ ناله های حیدری
که نمی آید دگر سوز صدای حیدری
علی جانم...

مسجد کوفه بگو مولای مظلومان چه شد
حُجّت الَّه،جانِ احمد،ناطق قرآن چه شد
علی جانم....

مسجد کوفه بگو از فرق مجرح علی(ع)
پر زده از بام تن تا به خدا روح علی(ع)
علی جانم...

دو سه روزی هست مولا میهمان فاطمه(س) است
همدم سوز دل و اشک روان فاطمه(س)است

گوید ای زهرای(س) من تا که سرم بشکسته شد
گرچه دست صبر عالَم از غم من بسته شد

لیک من یاد تو افتادم که پهلویت شکست
تازیانه خوردی و از کینه بازویت شکست

یاد آن روزی که دل با سوز غم آغشته شد
 بین آتش بودی و محسن همانجا کشته شد



مناجات علی امشب ز نخلستان نمی آید
مسجد کوفه پر از جمعیت و مولا نمی آید
دامن مادر گرفته گوشه ی ویرانه طفلی
گوید ای مادر بگو امشب چرا بابا نمی آید

  ادامه مطلب ...

«مرصاد» چگونه به دوزخ منافقین مبدل شد؟/ روایت جدیدی از نحوه ترور شهید صیاد شیرازی

 

پشتیبان این نظام عوالم بالاست...
مرداد ماه سال 1367 اردوگاه منافقین شاهد تکاپویی برای اقدام خصمانه دیگری علیه انسانیت و در توهم براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود؛ اما به لطف خدا و تدبیر فرماندهان نظامی ارشد جمهوری اسلامی به خصوص امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی اتفاق دیگری افتاد...
خاطره‌ای به روایت شهید سپهبد صیاد شیرازی در مورد عملیات مرصاد

سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در یکی از خاطرات خود از دفاع مقدس به خاطره‌ای از عملیات مرصاد پرداخته و شرحی از حضور خود در این عملیات را بیان می‌کند که در ذیل آمده است:

«شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.

چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خودروهایی که در انتظار جابه‌جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.

بر این اساس با یک فروند هلی‌کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاه‌های تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم.

نیمه شب چهارم تیر ماه بود و تا ساعت یک ونیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین‌طور در حال پیشروی است. ساعت ۵ به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تاکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چاره‌ای نداریم هلی‌کوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم آتش آماده شد، ابتدا خودم با یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم.

صبح روز پنج مرداد عملیات با رمز یا علی(ع) آغاز شد. در تنگه چهار زبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود.

جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عملیات هوانیروز علاوه بر گروه‌های مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی می‌توانستند به عقب برگردند. بعضی از آن‌ها به روستاها پناه بردند و بعضی‌هایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند.

عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.

حالا من از این عملیات نتیجه می‌گیرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هرزمان طوری مقدر می‌کند که بسیاری از مشکلات ما باید با حالت سرافرازانه حل شود.

خداوند می‌فرماید«بجنگید تا آن کفار که من می‌خواهم به دست شما عذابشان بدهم» و به ما قول و وعده می‌دهد تا آن‌ها را خوار کند و به شما پیروزی وعده می‌دهد و قلب‌های شما را شفا بخشد. کدام قلب‌ها؟ قلب‌هایی که قبل از این عملیات گرفته و غم زده بود.

رزمندگان اسلام قلب و دلشان با امامشان برای همیشه گره خورده بود. امام(ره) اشاره‌ای دارند که پذیرش قطعنامه مثل نوشیدن زهر بود برای رزمندگان اسلام که سال‌ها فداکاری کرده بودند، در حالی که هشت سال تلاش شده بود بعد از آن ما دلمان می‌خواست به صورتی دیگر نبرد تمام می‌شد. دلمان گرفته بود، اما خداوند با این پیروزی بزرگ و با این کشتار دسته جمعیِ بدترین و خبیث‌ترین دشمنانمان به دست ما، موجب رضایت خاطر رزمندگان اسلام شد و پایان نبرد هشت ساله دفاع مقدس با این عملیات درخشان مرصاد انجام گرفت.».

ادامه مطلب ...

آنچه که امیر ارتش بر مزار خواهر شهیدش زمزمه کرد

 

امیر سرتیپ سیدحسام هاشمی می‌گوید: وقتی بحث نامگذاری سال 92 به نام شهیده هاشمی مطرح شد، سرمزار خواهرم رفتم و به او گفتم: «طاهره! بعد از 32 سال ظهور کردی، حتماً یک رسالتی داری و این رسالت تو را به این زمانه کشانده است».

خبرگزاری فارس: آنچه که امیر ارتش بر مزار خواهر شهیدش زمزمه کرد

امیر سرتیپ سیدحسام هاشمی برادر شهیده هاشمی که هم اکنون مسئولیت‌های مشاور فرماندهی کل قوا در امور حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح و جانشین هیئت معارف جنگ شهید صیاد شیرازی را بر عهده دارد، در این دیدار به بیان خاطراتی از خواهر شهیدش پرداخت.

ادامه مطلب ...

خاطره‌ای به روایت شهید سپهبد صیاد شیرازی در مورد عملیات مرصاد

پشتیبان این نظام عوالم بالاست...

مرداد ماه سال 1367 اردوگاه منافقین شاهد تکاپویی برای اقدام خصمانه دیگری علیه انسانیت و در توهم براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود؛ اما به لطف خدا و تدبیر فرماندهان نظامی ارشد جمهوری اسلامی به خصوص امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی اتفاق دیگری افتاد...
خاطره‌ای به روایت شهید سپهبد صیاد شیرازی در مورد عملیات مرصاد

سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در یکی از خاطرات خود از دفاع مقدس به خاطره‌ای از عملیات مرصاد پرداخته و شرحی از حضور خود در این عملیات را بیان می‌کند که در ذیل آمده است:

«شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.

چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خودروهایی که در انتظار جابه‌جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.

بر این اساس با یک فروند هلی‌کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاه‌های تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم.

نیمه شب چهارم تیر ماه بود و تا ساعت یک ونیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین‌طور در حال پیشروی است. ساعت ۵ به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تاکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چاره‌ای نداریم هلی‌کوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم آتش آماده شد، ابتدا خودم با یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم.

صبح روز پنج مرداد عملیات با رمز یا علی(ع) آغاز شد. در تنگه چهار زبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود.

جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عملیات هوانیروز علاوه بر گروه‌های مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی می‌توانستند به عقب برگردند. بعضی از آن‌ها به روستاها پناه بردند و بعضی‌هایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند.

عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.

حالا من از این عملیات نتیجه می‌گیرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هرزمان طوری مقدر می‌کند که بسیاری از مشکلات ما باید با حالت سرافرازانه حل شود.

خداوند می‌فرماید«بجنگید تا آن کفار که من می‌خواهم به دست شما عذابشان بدهم» و به ما قول و وعده می‌دهد تا آن‌ها را خوار کند و به شما پیروزی وعده می‌دهد و قلب‌های شما را شفا بخشد. کدام قلب‌ها؟ قلب‌هایی که قبل از این عملیات گرفته و غم زده بود.

رزمندگان اسلام قلب و دلشان با امامشان برای همیشه گره خورده بود. امام(ره) اشاره‌ای دارند که پذیرش قطعنامه مثل نوشیدن زهر بود برای رزمندگان اسلام که سال‌ها فداکاری کرده بودند، در حالی که هشت سال تلاش شده بود بعد از آن ما دلمان می‌خواست به صورتی دیگر نبرد تمام می‌شد. دلمان گرفته بود، اما خداوند با این پیروزی بزرگ و با این کشتار دسته جمعیِ بدترین و خبیث‌ترین دشمنانمان به دست ما، موجب رضایت خاطر رزمندگان اسلام شد و پایان نبرد هشت ساله دفاع مقدس با این عملیات درخشان مرصاد انجام گرفت.».