یالات متحده با در اختیار داشتن سامانههای متعدد برای خلق و اشاعهی انواع تهمتها و نسبتهای ناروا به نظام جمهوری اسلامی سعی داشته انزوای سیاسی را به ایران تحمیل کند.
رهبر معظم انقلاب در آیین افتتاحیهی اجلاس جنبش عدم تعهد در تحلیل هندسهی غلط بینالمللی گفتند: «با شبکهى رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبى وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهى برحقّى را یاغیگرى مینامند.
دوستان: خنجر به زهر آلوده رسانه های بیگانه با هدف تصویر سازی نادرست از چهره ج.ا.ا، از غلاف بیرون آمده و مبارز می طلبد
جنگ گفتمانی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکا
در سه دههی گذشته همواره بر سر نام و شهرت بوده است. ایالات متحده با در
اختیار
داشتن سامانههای متعدد برای خلق و اشاعهی انواع تهمتها و نسبتهای ناروا
به نظام
جمهوری اسلامی سعی داشته انزوای سیاسی را به ایران تحمیل کند.
در
کنار
روابط بینالملل که عرصهی رقابت دولتها و دیگر کنشگران برای کسب منافع و
امنیت
است، ارتباطات بینالمللی -هم در عرصهی نظر و هم در عرصهی عمل- میدان
رقابت
قدرتمندان جهانی است برای خلق و مدیریت تصویر بینالمللی از خود و دیگران.
حال چرا
خلق چنین تصویری اینقدر مهم است؟ مسئله به یکی از طرحهای ذهنی در
روانشناسی
اجتماعی مربوط است. نظریهی ناآشکار شخصیت(ipa) بیان میکند که چگونه ما با
دانستن
برخی ویژگیهای محوری در شخصیت دیگران، ویژگیهای دیگری را نیز به آنها
نسبت
میدهیم. مثلاً بسیاری افراد اعتقاد دارند که باهوش بودن با مهربانی یا
زیبایی صورت
با زیبایی سیرت همراه هستند و در عمل خطاهای خوبرویان زودتر و بیشتر از
خطاهای
زشترویان نادیده گرفته میشود. به این ترتیب اگر کنشگری بتواند در برخی
جنبههای
محوری تصویری نیک از خود خلق کند، انتساب صفات نیکِ بعضاً نامربوط به او
سادهتر
است و برعکس، اگر تصویر زشتی از یک بازیگر بینالمللی با تکیه بر یکی از
وجوه
رفتاری او خلق شود، انتساب نسبتهای بعضاً ناروای دیگر به او سادهتر خواهد
بود.
در جهان رسانهایشدهی امروز
اگر دولت
آمریکا
بتواند اولاً ارزشهایی همچون آزادی، حقوق بشر و مردمسالاری را به عنوان
ارزشهای
مسلط انسانی و جهانی معرفی کند و ثانیاً خود را محور و الهامبخش این
ارزشها مطرح
کند، دو سود بزرگ را کسب کرده است؛ اولاً کسب احترام و پوشاندن عیوب واقعی
در ربط
با دیگران را برای خود تسهیل کرده و ثانیاً مخالفان خود را متهم به مخالفت
با
ارزشهای بنیادی کرده و تنفر دیگران از آنان را تسهیل میکند. این احترام و
تنفر
عملاً آثار غیر قابل تصوری دارد و در عرصهی روابط بینالمللی راهبردهای
کلانی بر
اساس آن تنظیم میشود.
راز سلطهی گفتمانی در جهان رسانهایشدهی
امروز،
توان کسب شهرت نیک برای خود و بدنامی برای دشمنان است. جنگ گفتمانی جمهوری
اسلامی
ایران و ایالات متحدهی آمریکا در سه دههی گذشته همواره بر سر نام و شهرت
بوده
است. ایالات متحده با در اختیار داشتن سامانههای متعدد برای خلق و اشاعهی
انواع
تهمتها و نسبتهای ناروا به نظام جمهوری اسلامی سعی داشته انزوای سیاسی را
در کنار
تحریم اقتصادی به ملت مقاوم ایران تحمیل کند و در مقابل، تلاش رهبر معظم
انقلاب
اسلامی و پیش از ایشان بنیانگذار جمهوری اسلامی همواره بر افشاگری و
اسطورهزدایی
از چهرهی دوگانهی آمریکا است. طراحی القابی همچون «استکبار» و «شیطان
بزرگ» و
نسبت دادن آن به آمریکا بخشی از این تلاش مستمر است.
اما پیروز این
جنگ
برای تسخیر عقول و نفوس کیست؟ آمریکا کرداری زشت و گفتاری زیبا دارد. در
چشم مردم
جهان کردار بر گفتار تقدم دارد و تقابل گفتار و کردار از زیبایی گفتار
میکاهد.
ایران کرداری زیبا و گفتاری زیباتر دارد. اگر ایران هر چه بیشتر به تطابق
گفتار و
کردار وفادار بماند و همواره به سنتهای الهی ملتزم باشد، خود را در مسیر
حسن ظن به
وعدههای خداوند ثابتقدم نگهداشته و قطعاً چشم جهانیان را به قدرت هوشمند
خود روشن
خواهد ساخت.